نزد نسل سلامت؛ مدافعی که پس از شهادت برای دخترش هدیه تولد فرستاد
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۶۰۱۰۳
به گزارش ایرنا، محمدرضا دارینی شهید مدافع سلامت بیش از ۲۶ سال به عنوان پرستار در نیروی دریایی بیمارستان گلستان فعالیت داشت و در اوج شیوع کرونا با رفتن به منازل بیماران بخصوص مبتلایان به کووید ۱۹ به آنها خدمت کرد و سرانجام در این راه به ویروس کرونا مبتلا شد.
وی پس از مواجهه با علائمی همچون سردرد، سرفه های شدید، تعریق و تنگی نفس یک هفته خود را در خانه قرنطینه و پس از وخیم شدن حالش برای گرفتن عکس سی تی اسکن به بیمارستان مراجعه کرد و با مثبت شدن تست پی سی آر در بیمارستان محل خدمت بستری و پس از حدود دو هفته جدال با ویروس کرونا در شامگاه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ به فیض شهادت نائل شد و به کاروان شهدای مدافع سلامت پیوست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زهرا حسین آبادی همسر این شهید مدافع سلامت به خبرنگار ایرنا گفت: در اوج شیوع ویروس کرونا برخی از پرستاران و پزشکان میترسیدند بر بالین بیماران حاضر شوند، من هم به همسر میگفتم سر کار نرو. او میگفت که اگر ما نرویم پس چه کسی به داد مردم برسد.
وی افزود: پس از اینکه همسرم در بیمارستان بستری شد من و فرزندانم هم به کرونا مبتلا شدیم، اقوام ما در سبزوار ساکن هستند و ما در کرج غریب بودیم و کسی را نداشتیم که به ما کمک کند، در حالیکه بیماری ما به اوج می رسید همسرم شهید شد، شنیدن این خبر برای ما در آن وضعیت بسیار بغرنج و جانکاه بود.
زهرا ادامه داد: همکاران محمدرضا پس از احترام نظامی به وی، همسرم را به بهشت زهرای تهران منتقل کردند، حال جسمی و روحی بدی داشتیم اما دل ما طاقت نیاورد در خانه بمانیم و با رعایت پروتکل های بهداشتی به همراه چند نفر از اقوام به بهشت زهرا رفتیم و از دور نظاره گر به خاک سپردن همسرم بودیم.
درمان از طریق فضای مجازی
همسر این شهید مدافع سلامت با بیان اینکه، با توجه به وضعیت موجود مراسم ختم برای محمدرضا در خانه برگزار نشد، بیان کرد: همکاران همسرم در جریان بیمار شدن ما بودند به همین دلیل در فضای مجازی برای ما یک گروه تشکیل دادند و از این طریق با جویا شدن احوال ما برایمان دارو تجویز می کردند و من هم آنها را از داروخانه تهیه میکردم.
زهرا گفت: سال ۹۹ در روز پرستار به دخترم گفتم چند شاخه گل بخرد، به بیمارستان برود و به پرستاران تقدیم کند، او هم برای انجام این کار با چند تن از دوستانش تماس گرفت تا با هم به بیمارستان بروند اما به جز یکی دو نفر، خانواده دیگر دوستانش به دلیل گسترش ویروس کرونا اجازه ندادند دخترانشان به بیمارستان بروند اینجا متوجه شدم کار مدافعان سلامت مانند رزمندگان در خط مقدم جبهه است.
وی با بیان اینکه به قول حاج قاسم شرط شهید شدن، شهید بودن است اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش میشود، خاطرنشان کرد: همسرم زمان جنگ در مقطع دبیرستان تحصیل می کرد، همیشه می گفت کاش به جبهه می رفتم و آرزوی شهادت داشت، مادامی که کرونا گسترش یافت به من گفت که زهرا خانم موقع خوبی برای شهادت است من و فرزندانم از شنیدن این جمله ناراحت شدیم.
خواندن کتاب پشت چراغ قرمز/ نوع مرگ با کارهای انسان تعیین میشود
همسر شهید دارینی در مورد خلق و خوی محمدرضا گفت: او نیز همچون دیگر انسانها اشتباه می کرد اما بسیار اهل کار و تلاش بود و هرگز وقت خود را به بطالت نمی گذراند، حتی پشت چراغ قرمز کتاب میخواند، حلال و حرام را رعایت می کرد، بسیار مهربان و خوش رو و پشتیبان ولایت فقیه بود و با دل و جان از وی دفاع می کرد، همیشه سعی می کرد نمازش را اول وقت با جماعت بخواند، به دنبال انجام کارهای بزرگ و کمک به دیگران بود و خدا شهادت را به عنوان پاداش خوبی هایش به او عطا کرد چراکه نوع مرگ افراد با کارهای آنها تعیین میشود.
زهرا افزود: مادر محمدرضا زمینگیر بود و در شهرستان زندگی میکرد با اینکه ما در کرج بودیم همسرم همیشه به فکر او بود و هر کمکی از دستش بر میآمد برای وی انجام می داد و ماهی یکبار برای انجام دادن کارهای مادرش به شهرستان می رفت.
وی ادامه داد: همسرم در محیط کار هم بسیار خوش اخلاق و خوشرو بود یکی از همکارانش می گفت «برخی اوقات یک پیرزن که همیشه چهره اش در هم بود برای درمان به بیمارستان مراجعه میکرد و هیچگاه نمی خندید، اما وقتی محمدرضا با او صحبت می کرد خنده بر لبانش نقش میبست و روحیه اش عوض میشد.»
زهرا با بیان اینکه محمدرضا بمب انرژی بود و بعد از شهادتش خانه سوت و کور شده، گفت: دو دختر به نامهای کوثر با ۲۵ سال سن و نرگس با ۲۰ سال از شهید دارینی به یادگار مانده است.
هدیه شهید دارینی بعد از شهادت به دخترش
همسر این شهید مدافع سلامت اذعان داشت: آذرماه ۹۹ اولین تولد نرگس بدون حضور پدرش بود، همان روز از طرف نظام پرستاری تماس گرفتند و گفتند که از هر خانواده شهدای مدافع سلامت یک نفر را به مشهد برای زیارت امام رضا (ع) اعزام می کنند، موضوع را به دخترانم گفتم نرگس گفت «من خیلی دلم میخواهد به این سفر بروم»، خلاصه او به مشهد رفت و شب قبل از اذان صبح در خواب دید در کنار حرم امام رضا (ع) گریه می کند و به پدرش می گوید «بابا از این که در تولدم نبودی من ناراحت هستم» پدرش او را در آغوش میگیرد و میگوید: «من همیشه کنار تو هستم و کادوی تو را از امام گرفتم» که زیارت حضرت بوده و روی شهدا را زمین نمیگذارد.
شهادت
محمد رضا دارینی یک فروردین ۱۳۵۲ در خراسان رضوی دیده به جهان گشود و در ۱۱ مرداد ماه ۱۳۹۹ بر اثر ابتلا به ویروس کرونا به شهادت رسید؛ پدر وی سه و مادرش ۲ سال قبل از شهادت وی دار فانی را وداع گفتند.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد
برچسبها کرونا بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران شهدای مدافع سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: کرونا بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران شهدای مدافع سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی کرونا بنیاد شهید و امور ایثارگران جمهوری اسلامی ایران شهدای مدافع سلامت وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی شهید مدافع سلامت ویروس کرونا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۶۰۱۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیم نگاهی به زندگی شهید محمد سهرابیثانی
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای کهگیلویه و بویراحمد، شهید محمد سهرابی ثانی ۳۰ شهریور ۱۳۶۳ در خانوادهای مومن و متدین در روستای مله آبگاوان از توابع بخش موگرمون شهرستان لنده در استان کهگیلویه وبویراحمد دیده به جهان گشود.خانوادهای کاملاً مذهبی که از راه کشاورزی و دامداری امرار معاش میکردند پدر و مادر سعی میکردند با کسب روزی حلال فرزندشان را بزرگ کنند تا سختیهای روزگار هیچ گاه از ذهن فرزندانشان پاک نشود و خود ساخته و با اراده قوی و بردبار بزرگ شوند. یارو یاور پدر محمد از همان کودکی یار و یاور پدر بود و در کارهای کشاورزی و دامداری پدر را یاری میکرد، از همان کودکی علاقه شدیدی به درس و تحصیل داشت و دوران ابتدایی را در مدرسه مله آبگاوان گذارند و بنا به ضرورت جهت امر تحصیل به شهرک سرآسیاب لنده مهاجرت کردند. شهید محمد سهرابی ثانی دوران راهنمایی را در مدرسه شهید ثانی لنده با موفقیت به پایان برد و همزمان با پایان امتحانات خردادماه به واسطه فقر مادی حاکم برخانواده به شهرستان بوشهر میرفت تا با کار در گرمای طاقت فرسا و هوای شرجی این شهر درآمدی برای خود و خانواده اش از طریق کارگری به دست آورد و خانواده رنج و سختی کمتری متحمل شوند. شهید باتوجه به عشق و علاقهای که به رشته میکانیک داشت راهی دبیرستان کارو دانش خوارزمی شد تا دیپلم خود را در این رشته بگیرد. ورود به سپاه وی پس از سالها فعالیت در بسیج و عضویت فعال این نهادانقلابی با توجه به فعالیتها و حضور مداومش در برنامههای فرهنگی و مذهبی در مسجد در تاریخ ۳۰ شهریورماه ۱۳۸۴ با شرکت در آزمون ورودی سپاه پاسداران به عضویت تیپ ۴۸ فتح درآمد تا در نهادی منسجمتر و مقدستر به میهن خود خدمت کند. درس در کنار جنگ این شهید والامقام پس از حضور در سپاه پاسداران راهی دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج در رشته کارشناسی حسابداری شد تا شوق و ذوق به علم را بنا به تاکید رهبرش در خود بارور کند. وی سالهای زیادی را با مشقت و سختی تحمل کرد تا سرپناهی برای خانواده اش بسازد که بعد از تکمیل منزل پدر با خاطری آسوده زندگی خود را ادامه دهد. شهید عاشق سپاه و بسیج بود وهمیشه میگفت: بسیج و سپاه دو بدنه تفکیک ناپذیرند و عزت و اقتدار ما را این دو و نیروهای مسلح ما به ارمغان میآورند. علاقه به خانواده او علاقه شدیدی به خانواده داشت و مرتب همه اعضای خانواده را به دیدار از آشنایان و انجام صلهی رحم دعوت و ترغیب میکرد وی همیشه عاشق کارش بود به طوری که وقتی میخواست به یاسوج برود طوری برنامه ریزی میکرد که تا قبل از ساعت هفت صبح درمحل کارش حاضر شود. نحوه شهادت شهید محمد سهرابی ثانی و سایر همرزمانش در تیپ ۴۸ فتح باتوجه به ماموریتی که داشتند عازم جبهه شمالغرب ایران اسلامی با هدف مبارزه با گروهک تروریستی پژاک در منطقه جاسوسان شدند. در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ پس از وارد کردن ضربات سنگین به کوملهها و گروهک تروریستی پژاک در کمین نیروهای دشمن قرارگرفتند. ساعت ۶ صبح همان روز جاسوسان از ناحیه سینه و پهلو وی را مورد اصابت تیر قرار دادند و او به فیض عظیم شهادت نایل آمد. دقایقی بعد نیز دوست و همسنگرش شهید آیت صدیقی نژاد نیز به فیض عظیم شهادت نایل آمد و هر دو دست در دست هم به سوی معبود خویش شتافتند. سخن هم رزم: قاسمی از همرزمان شهید سهرابی ثانی میگوید: شب عملیات شروع شده بود محمد در میانه راه که داشت میرفت پیامکی برای من و چندنفر دیگر از دوستانمان فرستاد که به این شرح بود: (ضمن خسته نباشید از همه شما دوستانم طلب حلالیت میکنم) صبح روز بعد وقتی خبرشهادتش را شنیدیم فهمیدیم که شب هنگام فرشتگان به وی و سایر شهدای این عملیات نظر و توجه خاص داشته اند. از زبان برادر شهید: شهیدعلاقه زیادی به ورزش فوتبال و فوتسال داشت و در کنار این دو علاقهای زیادی نیز به ورزشهای رزمی به خصوص کاراته و تکواندو داشت و دارنده چندمدرک در این دو رشته رزمی بود. به هرحال اگر فداکاریهای شهید محمد سهرابی ثانی و سایر شهدای حریم امنیت ایران اسلامی نبود امروز ما طعم امنیت و آرامش را به این راحتی نمیچشیدیم و خدا میداند چه سرنوشت تخلی در انتظار ما بود. این شهید بزرگوار ۱۳ شهریورماه ۱۳۹۰ بر روی دستان مردم مومن و ولایتمدار شهرستان لنده تشییع و در گلزار شهدای شهرک سرآسیاب لنده در جوار سردار رشید سپاه اسلام شهید جان محمد کریمی آرمید تا مقبره اش زیارتگاهی باشد برای دلدادگان شهید و شهادت.